نشانی


«خانه دوست کجاست ؟» در فلق بود که پرسید سوار،
آسمان مکثی کرد.
رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شن ها بخشید
و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت:
«نرسیده به درخت ،
کوچه باغی ست که از خواب خدا سبزتر است
و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی ست.
می روی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ ،سر بدر می آرد،
پس به سمت گل تنهایی می پیچی ،
دو قدم مانده به گل،
پای فواره جاوید اساطیر زمین می مانی
و ترا ترسی شفاف فرا می گیرد .
در صمیمیت سیال فضا ،خشخشی می شنوی :
کودکی می بینی
رفته از کاج بلندی بالا، جوجه بردارد از لانه نور
و از او می پرسی
خانه دوست کجاست.»


...............................

کلی نوشتم این speaker نمیدونم چطوری افتاد روی keyboard که همش پاک شد. البته شاید نباید اونارو اینجا مینوشتم آخه میدونید گفتگویی بود بین منو خدا که امروز بعد از ظهر داشتم و ازش خواستم راهو نشونم بده و خدا از طریق یه خانمی این کارو کرد البته مکالمه رو سانسور کردم دیگه ببخشید .
ولی آدم تا وقتی بچه هستش به خدا خیلی نزدیک تره.

...............................

به من بگو !

مدت زیادی از تولد برادر ساکی کوچولو نگذشته بود. ساکی مدام اصرا می کرد که با نوزاد تنهایش بگذارند.
پدر و مادر می ترسیدند ساکی هم مثل بیشتر بچه ها به برادرش حسودی کند و بخواهد به او آسیبی برساند این بود که جوابشان همیشه «‌ نه » بود. اما در رفتار ساکی هیچ نشانی از حسادت دیده نمی شد، با نوزاد مهربان بود و اصرارش برای تنها شدن با نوزاد بیشتر می شد این بود که پدر و مادر تصمیم گرفتند موافقت کنند.
ساکی با خوشحالی به اتاق نوزاد رفت و در را بست ، اما لای در باز بود و پدر و مادر می توانستند مخفیانه ببینند و بشنوند. آنها ساکی کوچولو را دیددند که آهسته به طرف برادر کوچکش رفت .صورتش را روی صورت او گذاشت و به آرامی گفت:« نی نی کوچولو ،به من بگو خدا چه جوریه ؟ من داره یادم میره!»

«آن میلمن»


دوستون دارم
تا بعد...
نظرات 6 + ارسال نظر
سوسکی یکشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1382 ساعت 05:32 ق.ظ http://sooski.blogsky.com

قصهء قشنگی بود قصهء این ساکی کوچولو! ممنون!‌ :)

آبی یکشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1382 ساعت 12:23 ب.ظ http://blue.blogsky.com

سلام.انتخابهای زیبایی بود.

احسان یکشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1382 ساعت 12:55 ب.ظ http://ehsanjoonam.persianblog.com

سلام ...اولین بار بود که اومدم اینجا ....خوشحال میشم به کلبه من سر بزنید ....منتظرم.....خیلی متن زیبایی بود.

هاله یکشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1382 ساعت 02:34 ب.ظ http://haleh.blogsky.com

سوگلی..مواظب باش پاک نشن دیگه!! من کنجکاو شدم!!:)))

بابک یکشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1382 ساعت 03:03 ب.ظ http://clippit.blogspot.com

درست یادم نیست این جمله رو مسیح گفته یا موسی:
" برای رسیدن به ملکوت اعلی باید کودک شد..."

نازنین یکشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1382 ساعت 10:39 ب.ظ http://naz.blogsky.com

مواظب باش بیشتر:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد